
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش مرا به ماهیِ لرزان، کنار آب ببخش دلم زبانهی آتش، دلم خرابهی شام مرا به خاطر این خانهی خراب ببخش ببین، خرابی من از حساب بیرون است مرا بگیر در آغوش و بیحساب ببخش تمام عمر حواست به حال و روزم بود تمام عمر خودم را زدم به خواب، ببخش اگر شکسته پر و روسیاه آمدهام مرا به نور حسین ابنِ آفتاب ببخش حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش شنیدهام که تو با کودکان رفیقتری مرا به گریهی شش ماههی رباب ببخش ***** بازم اومدم میدونم تو خوبی و من بَدَم درو وا کردی تا که در زدم ای آقا هَستَمو بگیر ولی مثل حر دستمو بگیر سراغ قلب خستمو بگیر ای آقا دوسِت دارم بیاراده تو دورت عاشق زیاده یه بارم ما رو بغل کن شبیه جُون و جُناده دوست دارم غلام سیاهت باشم حر نگاهت باشم، منم قبول کن دوست دارم مثل سعیدت باشم منم شهیدت باشم، منم قبول کن ثارالله، (حسین اباعبدالله)۳ ... ***** ای غریب من نذار که باشه غم نصیب من یه خواهش دارم، نه نگی به من ای مظلوم جانِ خواهرت دوتا گل دارم نذرِ اصغرت اگر که جون دادن، فدا سرت ای مظلوم غم مادر بچههاشه ولی کاش دنیا نباشه اگه باید پیش چشمام سرت از پیکر جدا شه میترسم اگه بمونن اینا جسمتو رو خاکا با حصیر ببینن میترسم منو تو چشم انظار تو کوچه و تو بازار اسیر ببینن میترسم منو ببینن تنها میون نامحرمها بذار فدات شَن میترسم ببینن آزارم رو کوچه و بازارم رو بذار فدات شَن بچههایم فدای اکبر تو پیشمرگ علیِ اصغر تو ما که پنجاه سال غم دیدیم کوچه و میخ و قَدِ خَم دیدیم فرق بشکسته از ستم دیدیم جگر پاره پاره هم دیدیم جان زهرا تو را به این قرآن سهم من را بده در این میدان من به جان میخرم اسارت را میروم مجلس جسارت را شاکرم لحظههای غارت را بر لبم دارم این عبارت را دَخَلَت زِینَبُ عَلَی ابْنِ زِیاد ای برادر سرت سلامت باد