سایر ذاکرین

این روزها به خنده لبم وا نمی شود

3326
9
این روزها به خنده لبم وا نمی شود
مثل شكوفه ای كه شكوفا نمی شود

از لحظه ای كه ضربه به بازوی من زدند
دستم ز پا فتاده و بالا نمی شود

همراه فضه پیرهنم را عوض كنم
آرنج های خسته ی من تا نمی شود

مظلومی علی نفسم را بریده است
در سینه ام غمی غم مولا نمی شود

گاهی به خاطر دل او كار می كنم
خواهم بایستم به روی پا نمی شود

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش