
کوتاه بیا ای زخم کوتاه بیا ای درد کمی با من تو راه بیا چند شبه نخوابیدم چند شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف زدن برام سخته چند شبه احوال بچه مو نپرسیدم دیگه این مادر واسشون مادر نمیشه حالم از این بدتر نشه بهتر نمیشه (ای، روزگار بی وفا)۳ ماه و چهل نامرد تو این مصاف با من چه کردی ای ضرب غلاف بازوهام ورم داره هی میخوام راه برم این درد نمیذاره چند روزه که تب دارم هر چی که میکشم از داغیِ مسماره هنوزم روضه میخونه از سوز جگر هنوزم خون محسنه رو چوبۀ در (ای روزگار بی وفا)۳ روضه مگه میشه سربستهتر دارم میمیرم از درد کمر بی هوا زمین خوردم اون روزی که من رو زد یه بی حیا مُردم روضه روضۀ کوچه است روضهخون تو بگو من دیگه کم آوردم مادر ساداتو زدن آی غیرتیا وسط کوچه ناله زد ای فضه بیا مقتل مینویسه دور و بر مادرم شلوغه ایشاالله که دروغه محسنو که کشتن دیگه تار میبینه دیگه چشماش بی فروغه ایشاالله که دروغه کار زنونه شد فضه رو صدا کرد به علی نگفت مادرم حیا کرد وقت نفس کشیدنم ندادن یکی دو تا نیستن که زیادن به جون خونۀ علی افتادن درو زد، مادرو زد پهلوی زهرا شکست انگاری حیدرو زد پهلوی زهرا شکست سورۀ کوثرو زد بد زدن، لگد زدن مادرم زمین افتاد یارالی ننه،ای وای