
چشمات رو به روی حیدر نبند زخمات رو خودم میبندم بخند آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمی علی دست به پهلو تو خونه که میری راه دلگرمی علی ۲ (دنیام فاطمه میخوای داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه) ۲ نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه میبینی تو جوونی چجور میلرزه دستام فاطمه وا أماه وا أماه وا أماه... سر آن ضربه که زد بازوی تو درد گرفت چقدر جایزه آن قنفذ نامرد گرفت واااای مادرم مادرم مادرم