
در خانه ای که غیر دعا و ثنا نبود در حجرهای که هیچ به جز ربنا نبود از ساحتی که به غیر کرامت ندیدهاند از آن حرم که غیر محبت ندیدهاند آن جا که جز تلاوت قرآن نداشته چیزی به جز تفقد و احسان نداشته چیزی به غیر هلهله امشب نمیرسد۲ جز کف زدن صدای مرتب نمیرسد آرامتر غلام چرا خنده میکنی لبخند را ز فاطمه شرمنده میکنی آه ای کنیز کِل نکش انقدر پشت در ناخن به زخم دل نکش انقدر پشت در این زن که دست جعده هم از پشت بسته است مرگ امام را به تماشا نشسته است (رقاصهای که کینهی او گُر گرفته بود مرگ امام را به تمسخر گرفته است) ۲ دستور داد صبر خدا را سرآورند پیشش ادای تشنگیاش را درآورند