پاشو ی کاری کن برام

پاشو ی کاری کن برام

[ مهدی اکبری ]
پاشو یه کاری کن برام، بابا
رَمَق نَمونده تو پاهام، بابا
یبار دیگه بِزَن صِدام، بابا
بگو بابا

می‌بینی به جای دلداری
می‌خَندَن به گریه‌هام
تکّه‌های تَنِتو آروم
می‌ذارن توی عَبام

آه، داره می‌میره بابات
شکسته استخونات
چقدر خلاصه شدی
وای، قَد و بالات

(علی علی وَلَدی) ۸

پاشو مُؤذنِ حَرَم، پاشو
پاشو امیدِ خواهرم، پاشو
پاشو علیِ‌اکبرم، پاشو
بابا پاشو

یه نگاه به حالِ بابا کن
این‌طور دست و پا نزن
(غربتِ مارو تماشا کن
زهرا رو صدا بزن) ۲

(آه، عَصای پیریِ من
آخه یه حرفی بزن) ۲
می‌بینی عمّه اومد
وای، بِینِ دشمن

(علی علی وَلَدی) ۸

تا عمّه از حَرَم اومد، بابا
مدینه خاطِرَم اومد، بابا
تو کوچه مادرم اومد، بابا
پاشو بابا

پاشو عمّه رو بِبَر خِیمه
دشمن داره می‌رسه
(یه دفعه ناموسِ ما بِینِ
نامَحرَم اومد بَسه) ۲

(آه، تو کوچمون اومدن
لَگد به دَر می‌زَدَن) ۲
چهل‌نَفَر با یه زَن
وای، می‌جنگیدن

(علی علی وَلَدی) ۳

نظرات