پاشو مگه نمی بینی غمو توی چشمای من

پاشو مگه نمی بینی غمو توی چشمای من

[ مهدی اکبری ]
پاشو مگه نمی‌بینی غمو توی چشمای من
پاشو مگه نمی‌بینی دارن برام کف می‌زنن
پاشو آبرومو بخر، پسرم عمه را ببر 
حالا دیگه دنیا برام سرابه 
حالا دیگه قلبم بی تو کبابه
خونه‌ی عمرم خرابه 
رفتی، نور نگاه منو بردی 
پشت و پناه منو بردی
همه سپاه منو بردی 
ولدی علی اکبرم، ولدی پاره‌‌ی جگرم 
*****
پاشو جوون من، جوونی و جون بابا 
پاشو نبینمت به خاک و خون ارباً اربا
پاشو عصای دست من 
پاشو با من حرفی بزن 
حالا دیگه بابات از پا نشسته 
پشت بنی هاشم بی تو شکسته 
خون جلو چشمامو بسته
دیدی چه خنجری عدو زد از پشت 
با داغ رفتنت منو کشت 
ز غم به سینه می‌زنم مشت
رفتی، نور نگاه منو بردی 
پشت و پناه منو بردی
همه سپاه منو بردی 
ولدی علی اکبرم، ولدی پاره‌‌ی جگرم 
*****
پاشو ببین محاسنم خزان شده از خون تو 
پاشو نمی‌تونم ببینم این تن بی جون تو 
پاشو بازم اذان بگو با همین خشکیده گلو
تنتو می‌بینم هرجای صحرا 
پاشیده شدی دور تا دور بابا 
پا می‌کشی روی خاکا 
غصه نخور کنارت پدرت هست 
هنوز بابات بالاسرت هست 
عمه به جای مادرت هست 
ولدی علی اکبرم، ولدی پاره‌‌ی جگرم

نظرات