فقطعوه بسیوف اربا اربا

فقطعوه بسیوف اربا اربا

[ علی پورکاوه ]
فقطعوه بسیوف اربا اربا
از خیمه‌ها جان می‌رود
بس که خرامان می‌رود
راهی نداره مصطفی 
اکبر به میدان می‌رود
جانم علی جانم علی(3)

بر گریه‌ام خندیده‌اند
با هلهله رقصیده‌اند
دار و ندارم را روی زمین پاشیده‌اند
جانم علی جانم علی
جانم علی ای جان جانانم علی (3)

با خاک صحرا در همی
بر قلب من مانده غمی
ذره به ذره در عبا می‌چینیمت اما کمی
جانم علی جانم علی
جانم علی ای جان جانانم علی (3)

نمک زندگیم پسرم بود ولی
نمک زندگیم را به زمین پاشیدند
آمدم پیکر او را جمع کنم از خاک
دست جمعی به من و گشتن من خندیدند
یا علی و یا علی و یا علی و یا علی

نظرات