جلس علی التراب

جلس علی التراب

[ امین شادکام ]
جَلَسَ عَلَی التُراب، پسر ابوتراب
فَبُکائاً عالیا توی اون شلوغیا

صاحَ الإمام، یا وَلَدی
تو رو دیدم اِرباً اِربا وَلَدی
جوونای بنی‌هاشم اومدن
ببرن تو رو از اینجا وَلَدی

رحم کن، به حال مضطرم
رحم کن، به غربت حرم
رحم کن، به اشک مادرت
به اشک دخترم

ای وای علی اکبرم ...

***
روضه می‌خونه لهوف، قَطَّعوهُ بِسُیوف
می‌زنه حسین صدا دُنیا بَعدَکَ العَفا

صاحَ الاِمام یا وَلَدی 
اینا کینه دارن از اسمت علی
به گمونم برای همینه که
 صد و ده تکه شده جسمت علی

ای کاش جلوی پدری ای کاش نیفته پسری 
ای کاش که میشد بیارم عبای بیشتری 

ای وای علی اکبرم ...

***
روی خاکا می‌شینم، بدنت رو می‌چینم
گریه‌هام نمیشه کم، زینب اومد کمکم

صاحَ الاِمام یا وَلَدی
بدنی که چیدمش علی نشد
نمی‌خواستم ببینه، حتی کسی
سایه‌ی خواهرمو ولی نشد

پاشو، برای ما بده
پاشو، که عمه اومده
پاشو علی اکبرم عذابمون نده

ای وای علی اکبرم ...

نظرات

ناب