علی اکبر من

علی اکبر من

[ حسین ستوده ]
علی اکبر من
برو پیغمبر من

تو میری و من غم می‌شینه تو سینم
چشام خیسِ اشکه عرق بر جَبینم
یکم راه برو قبل رفتن ببینم

بدون که کینه دارن
خوب می‌دونم داغ تو رو روی دلم می‌ذارن

بدون که کینه دارن
اسم علی رو بشنون حمله بهت میارن

خداحافظی با حرم کن
یه فکری برا گریه‌ی زینبم کن

به قولت عمل کن
بیا قبل رفتن بابا رو بغل کن

آه وَلَدی علی... 

نبودی اُمِّ لیلا
چی شد اون قد و بالا

نگم آخر قصه‌ی غم کجا رفت
که آه از دل خسته‌ی عمه‌ها رفت
می‌خواست سمت خیمه بره اشتباه رفت

آخه چه‌جوری پاشه
یه کاری کردن با تنش نگفتن این باباشه

کی فکرشو می‌کرد که
مثل انار دونه دونه رو زمین بپاشه

حسینو با قد خم آورد
می‌خواست پیکرش رو بچینه کم آورد
غمش زینبو بین نامحرم آورد

درسته رو زمینی
دلت میاد عمه رو تو نامحرما ببینی

بلند شو تا نبردم
برای بردن تن تو یه عبا آوردم

جوون جوون رفتی و خاک غم به سرم ریخته
مثل خزون رو خاک کربلا پسرم ریخته

نبود زینب من اینجا می‌مردم
برای جسمت عبا آوردم

اِرباً اِرباً اِربا می‌بینمت
با عمه رو عبا می‌چینمت

جای تو بین آغوشم بوده
تابوتت عمری رو دوشم بوده

روی زمین مثل حسن منم جگرم ریخته
خواهر ببین رو خاک کربلا پسرم ریخته

ببین لرزه تو صدام افتاده
سر پیری من عصام افتاده

آه عَلَی الدنیا بَعدکَ العَفا
تنهام گذاشتی رفتی با وفا

غمت شادیِ این مردم شده
گریه‌هام تو خنده‌هام گم شده بابا

بابا هرطوری بود رسیدم
با سر زانو خودمو تا بدنت کشیدم

بابا انگار ازم بریدی
این همه میگم وَلَدی جوابمو نمیدی

اصن می‌شنوی این صدامو
علی می‌بینی گریه‌هامو

بیا دونه به دونه بشمارم غمامو
ببین گریه‌ی خواهراتو

ببین غربت عمه‌هاتو
پاشو انقده رو زمین نکش پاهاتو

آه وَلَدی... 

نبود زینب من اینجا می‌مردم
برای جسمت عبا آوردم

سید مظلوم حسین جانم...

نظرات