ای که قدم میزنی در بَر بابای خویش دل زِ دلم میبری با قد رعنای خویش میروی آهسته و دامن کشان دور و برت حلقه زدن عرشیان اهل حرم بدرقهات میکنند میرسد از خیمه صدای اذان الله اکبر ، غوغای محشر افتادم یاد جدم پیغمبر شبه پیمبر ، ای علی اکبر... **** پشت سرت یک حرم خدا خدا میکنند میروی و عمهها تو را دعا میکنند ای به فدایِ دلِ احساسی ات چشمهی نور چشم الماسیاَت خوی نبّی داری و بوی علی لشکری و هیبت عباسیات الله اکبر ، در حیرت لشکر که به اذن الله برگشته حیدر زادهی حیدر ، ای علی اکبر... **** غم گره انداخته بر خم ابروی من میروی و میرود قُوّت زانوی من میروی از چشمه که دریا شوی پخشترین سفرهی صحرا شوی میروی اِی خوش قد و بالای من پیش دو چشمم اِرباً اِربا شوی الله اکبر ، صد پاره پیکر بد کردی دنیا ای خاکت بر سر ای گل پرپر ، ای علی اکبر...