همراه ما زهرا مادرت شب های جمعه

همراه ما زهرا مادرت شب های جمعه

[ حیدر خمسه ]
همراهِ ما زهرا مادرت شب‌های جمعه 
با گریه پای هر محضرت شب‌های جمعه 
با یاد اشک که خواهرت شب‌های جمعه
این است داغ نوکرت، شب‌های جمعه

افتاده بودی بی‌پناه و تشنه، می‌زد
(تو زنده بودی حنجرت را دشنه می‌زد)۲

زینب به گودال آمده اما سرت نیست 
یک پیراهن حتی به جسم اطهرت نیست
چرا انگشت با انگشترت نیست
اصلا خداروشکر که مادرت نیست

چون پاره پاره پیکری سردار بی سر 
آری غریبِ مادری سردار بی سر

آقا چه شد که گشته‌ای سر تا به پا زخم 
خوردی ز دست این و آن تو بی پ‌هوا زخم
زد با زبانش یک نفر حتی تو را زخم 
خوردی هزارو نهصد و پنجاه تا زخم

بعد از تو روز این حرم شب شد عزیزم 
رخت اسارت سهم زینب شد عزیزم

زینب کجا، با شمر و خولی هم کلامی 
زینب کجا و اینهمه بی‌احترامی
این اسوه عفت کجا و چشم شامی
ای وای دخت حیدر و بزم حرامی

بزم حرامی قمار داره شراب داره
خرید و فروش کنیز و غلام داره

این خاندان که منسبش بوده عزیزی 
اینان کجا و بزم مستان و کنیزی

نظرات