میشناسی منو آقا، منم عبد غلام تو حاجتم رو میگیرم، از دستای کریم تو از دعای مادر تو، هستم آقا نوکر تو کی بیام به محضر تو، کربلا، کربلا، کربلا کربلا، کربلا، کربلا … تو مسیر زندگی، خیلی دلگیره روزگار بیحسین و کربلا، این دنیا رو میخوام چیکار آب که از سرت بگذره، مردن از فراق بهتره دلخوشیِ این نوکره، کربلا، کربلا، کربلا کربلا، کربلا، کربلا... برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری چرا بر تن برادر سر نداری حسین جانم حسین....