سلام الله علی الزهرا سلام الله علی الحورا قرار قلب مولا میون شعله ها در سوخت به پشت در یه مادر سوخت کسی یاری نیومد لگد ها دردسر باز شد بلاهایی که آغاز شد به باغ من شرر زد سلام الله علی الزهرا سلام الله علی الحورا قرار قلب مولا ************ دلم خون شد از این مردم تو آتیش گُر گرفت هیزم شروع دردسر شد صدای ناله که پیچید اینو زهرای من فهمید که دیگه بی پسر شد شکست با ضرب پا پهلوش دره نیم سوخته افتاد روش بریده شد نفسهاش هجوم آوردن از کینه زیر پاها شکست سینه جلو چشم عزیزاش غریبی منو دیدن به احوالم میخندیدن دو تا دستامو بستن با کاراشون منو کشتن به ما بی حرمتی کردن چقدر نامرد و پستن سلام الله علی الزهرا سلام الله علی الحورا قرار قلب مولا ************