داره میسوزه بین شعله مادرم داره میسوزه پیش چشمای ترم داره میسوزه مادر خون جگرم داره میسوزه داره میسوزه چادر و موی سرش داره میسوزه همهی بال و پرش داره میسوزه روبروی شوهرش داره میسوزه لگد زدن درو شکستنو غرور حیدرو شکستنو نمیگذرم از اون چهل نفر پهلوی مادرو شکستنو السلام علی فاطمه الزهرا ************ امان از مسمار نفسش به لب رسید امان از مسمار مادرم دیگه برید امان از مسمار شد برادرم شهید امان از مسمار امان از مسمار غرق خون شد بدنش امان از مسمار پیش چشم حسنش امان از مسمار وحشیونه زدنش امان از مسمار دادن میون کوچهها عذاب چقدر به حضرت ابوتراب میخندیدن حرومیا بهش بسته بودن دستاشو با طناب السلام علی فاطمه الزهرا ************ بسه نامردا همهی سبو شکست بسه نامردا دنده و پهلو شکست بسه نامردا با غلاف بازو شکست بسه نامردا بسه نامردا از علی حیا کنید بسه نامردا مادرو رها کنید بسه نامردا قنفذو جدا کنید بسه نامردا یکی برا کمک نیومد و مغیره مادر منو زد و افتاده بود رو خاک کوچه و از روی پیکرش شدن رد و السلام علی فاطمه الزهرا ************ میون کوچه ها میون شعله ها داره میسوزه مادرم جلو چشمای ما یکی بیاد کمک بسه دیگه کتک به زخم روی قلب مرتضی زدن مهک ************