
مگه قرار نبود قرار هم باشیم تا آخرین نفس کنار هم باشیم دیگه قرار نبود که روزا تیره شه نماز نشسته و وضو جبیره شه تو رو میکشه زخمای پرت تو رو میکشه حال مضطرت تو رو میکشه هقهق حسن تو رو میکشه اشک دخترت پرستوی منی از این قفس نرو بدون تو علی میمیره پس نرو دوباره این دلم بهونه گیر شده گل جَوون من دوماهه پیر شده منو میکشه یادگاریا منو میکشه بیقراریا منو میکشه این روزای سخت منو میکشه گریه زاریا