وای از مدینه و وای از کرببلا

وای از مدینه و وای از کرببلا

[ حسین طاهری ]
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودی قتلگاه

می‌سوزه خونه‌ای که مثل بهشته
میخ در بود و پر و بال فرشته

الهی بشکنه دست اون کسی که
توی نامه‌اش به معاویه نوشته

قدم قدم توی کوچه تا دم در اومدم
نرسیده بی هوا لگد زدم، لگد زدم

صدای ناله زهرا میون شلوغی گم شد
ضربه ای که زد به پهلو ضربه دوازدهم شد

ناله می زنم من از ناله زهرا
گریه می کنم من از گریه زینب
اگه تو مدینه این خونه نمی سوخت
نمی سوخت تو کربلا خیمه زینب

رنج و عذاب بمیرم برای زهرا و رباب 
یکی تو کوچه یکی بزم شراب

نمی دونم چی بگم از حال و روز این دو مادر
دیگه گهواره محسن می‌رسه به علی اصغر

الف قامتشون شبیه داله
پرشده چادرشون از گل لاله
ماجرای فدک و ضربه سیلی
ای خدا شده زهرای سه ساله

موشو گرفت 
ساربان به زور النگوشو گرفت
قوت چشمای کم سوشو گرفت
موشو گرفت

شبیه پدر بزرگش با طناب دستاشو بستن
شبیه مادر بزرگش دیگه پهلوشو شکستند

نفسم اگه باز به گلو برسه
کاری می کنم صدامم به عمو برسه
که بیاد به حساب عدو برسه
آتیش دامنم نزدیکه به مو برسه

همونی که ازم پدرم رو گرفت
بایه عده حرومی دور حرم رو گرفت
تو نبودی به زور معجرم رو گرفت
اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت

نظرات