
چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم ای وای مادر بهشتمون و سوزوندن آخرش وای مادرم ای وای مادر حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم ای وای مادر هنور نمیدونه چی اومد سرش وای مادرم ای وای مادر آه روزگارِمن داره میره مادرم از کنار من آه روزگارمن گریه به زخم تنت شده کار من روزگار من روزگار من آه، روزگار حیدر روزگار حیدر فکر خداحافظی با حیدری وای مادرم ای وای مادر حالت که بهتر شد روزِ آخری وای مادرم ای وای مادر گوشهی حجرهی تو میشینمو وای مادرم ای وای مادر لباسای سوخته رو میبینمو وای مادرم ای وای مادر آه، روز ماتم شد تو زمین خوردیو از عمر من کم شد آه، از همین حالا روزگار زینبت دیگه درهم شد آه، روزگار زینب ... آه، گله داره زینب ... تشنه جون میدی پیش دریای آب مظلومِ من مظلومِ من زیر نور مستقیم آفِتاب مظلومِ من مظلومِ من خون از تو رفته چشماتم نیمه باز مظلومِ من مظلومِ من زخماتو میبندم با چادر نماز مظلومِ من مظلومِ من آه، روزگارِمن تنت افتاده زخمی کنار من آه، روزگارِ من بیسرِ من، ای نیزه سوار من تنت افتاده زخمی کنار من تو آغوشش جمعت کرده جبرییل مظلومِ من مظلومِ من زینبت عمامهت رو گم کرده حسین مظلومِ من مظلومِ من پیرهنت دست به دست میگرده حسین مظلومِ من مظلومِ من آه، روبروی تو گریه میکنم به گلوی تو آه، من دعا کردم گذر نیزه نیفته به موی تو آه روزگار من تنت افتاده زخمی کنار من آه روزگار زینب بی سر من ای نیزه سوار من آه روزگار زینب ... آه گله داره زینب ...