بر در خانه‌ها شدم باز نشد به من دری

بر در خانه‌ها شدم باز نشد به من دری

[ سیدمهدی حسینی ]
بر در خانه‌ها شدم باز نشد به من دری
هر در خانه را زدم نکرد کسی برون سری

مدینه خصمیِ من است دوست نمای دشمن است 
به درد غربت علی تویی که آشناتری
 
یا به حسن نظاره کن یا به حسین اشاره کن 
زنده مرا دوباره کن روح بده به پیکری 

منو تو دو کبوتریم، جدا ز هم نمی‌پریم 
تو می‌پری ولی بگو چرا مرا نمی‌بَری 

دارم همراه تموم بچه‌هات گریه می‌کنم
برای کبودی زیر چشات گریه می‌کنم 

من از اون موقعی که حسن شنیده گفتی 
عجل الهی الوفاة گریه می‌کنم
 
یار جوونم، خانوم خونم
رو به راه نمی‌شه دیگه کار علی 
دار و ندارم، یاس بهارم 
رفتی و دیگه میره قرار علی 

مثل مادر جوون مرده برات گریه می‌کنم
فاطه وقتی که می‌لرزه صدات گریه می‌کنم

وقتی گفتی اشک من مرهم زخم‌‌هات می‌شه 
تا مرهمی بشه برات گریه می‌کنم 

مثل مادر جوون مرده برات گریه می‌کنم 
ببری یا نبری به کرببلا گریه می‌کنم 

من از اون موقعی که شنیدم آقا گفتی
 انا قتیل العبرات گریه می‌کنم

 گریه گریه می‌تونه حالمو بهتر کنه 
خدا نسل گریه کناتو بیشتر کنه 

الهی خدا به حق اشکای عمه جان
 رزق اشک چشم ما رو چند برابر کنه 

قطره به قطره اشکه برا تو 
پاکم از معصیت و گناه می‌کنه  

فرموده معصوم موقع روضه
 جدّ ما تو چشماتون نگاه می‌کنه

دارم همراه تموم کائنات گریه می‌کنم 
پا به پای همه‌ی گریه‌‌کنات گریه می‌کنم

تو خودت گفتی که زخم های تنت خوب می‌شه 
تا مرهمی بشم برات گریه می‌کنم 

گریه گریه می‌تونه حُر و زهیرم کنه
منو نزدیکِ تو و جدا ز غیرم کنه
 
من برا آخرتم چیزی ندارم جز این 
گریه‌ها که آخر عاقبت به خیرم کنه 

وای حسین

نظرات