پاشو برادرم زینب بیقراره رحمی کن ابلفضل داداش غریبت هیچکی رو نداره ای تکیه گاه من پاشو ای علمدار قعطه آب خیمه اینجوری نخوابو مشک آبو بردار تو رفتیو قرارم رفت برادر که نه دارو ندارم رفت تو رفتیو سپاهم رفت همه دیدن که پشتو پناهم رفت ابلفضلم ابلفضلم با نیزهها چه جور اعضا تو دریدند ای بالا بلندم من واست بمیرم دستاتو بریدن بعد تو کاره من میدونم تمومه بغضی تو گلومه پیش دشمنامون حرف از آبرومه ندارم من دیگه طاغت بلندشو تاخیمهها نشه غارت به زنهای حرم اصلا نمیزارن کوفیا یه کم حرمت ابلفضلم ابلفضلم