ببین کف زدن، می‌خندن به من

ببین کف زدن، می‌خندن به من

[ حاج محمدرضا طاهری ]
ببین کف زدن، می‌خندن به من
تو ناله‌ی ادرک اخا می‌زنی

(آتیش می‌گیرم، دارم می‌میرم
که بی‌دست داری دست و پا می‌زنی)۲

چی‌کار کرده عباس با تو دشمنت
چقدر پَر نشسته به روی تنت

نفس می‌کشی خون می‌پاشه به من
فرو رفته توی تنت، جوشنت
(داداش کشتنت)۲

توی علقمه، اومد فاطمه
کنارِ تنت ساقی لشکرم

یه عمره داداش، می‌گفتی که کاش
تو کوچه بودی همراه مادرم

شنیدی چطور راهِ مادر رو بست
شنیدی چطور مادر از پا نشست

یه جور زد با صورت به دیوار خورد
که گوشواره تو گوشِ مادر شکست

(رو خاکا نشست)۲
وای مادرم مادرم مادرم...

نظرات