
من و یک کاروان خوبان عالم که هر دم میزند قبلِ محرم به پا کردم در عالم بزمِ ماتم (عجب بزمی شده در این عالم به پا) ۲ به سینه میزند زمین کربلا ثارالله ثارالله... زمینِ کربلا در خون نشسته فلک شد تار و تیر دیده بسته چه رخداد دل زینب شکسته غروب بی کسی، حسین و یک سپاه چه غوغایی شده، درون قتلگاه (عجب بزمی شده در این عالم به پا) ۲ به سینه میزند زمین کربلا ( خدا میدونه دل باور نداره) ۲ مزن ظالم حسین مادر نداره غریبش را کسی بر سر نداره چهل منزل سرت، به روی نیزهها تنت بر روی خاک، غریب کربلا السلامُ علی ساکن کربلا...