
منم یتیم مجتبایم زِ غصّه در سوز و نوایم قلبم اسیر شهریار دلها شد عموی من غریب و تنها شد خدا کند بمیرم از غم دستم عدو اگر جدا کند آخر از او جدا نمیشوم دیگر میان دشت خون و ماتم مولا، عمو حسین عموی مظلومم... **** نوای او را تا شنیدم زِ خیمهگاه سویش دویدم دیدم شَه دلا به چنگ گرگان است مگر نه او تمامِ قرآن است چرا چنین روی زمین است؟ دیدم عمو به زیر دشنهی دشمن شده سپر به تیغ اهریمن خوشا که عاشقی همین است مولا، عمو حسین عموی مظلومم... **** ضریح یارم دلفریبه دلم برایش بیشکیبه بس که خدا صفا داده به دربارش ملائکه میرن به دیدارش چشام حریمشو گرفته این که چرا نمیشه قسمتم یک شب برم به پابوس أخُ الزینب شده برام یه راز نهفته مولا، عمو حسین عموی مظلومم...