مادر تو نگین حجب و حیاست

مادر تو نگین حجب و حیاست

[ حاج محمدرضا بذری ]
مادر تو نگین حجب و حیاست 
شرف‌الشمس سیدالشهداست 

مایه‌ی آبروی ایران است 
افتخار همیشه‌ام به شماست 

از تو و مادر تو این دل ما 
عاشق خانواده‌ی زهراست 

یک سفر پیش ما نمی‌آیی
وطن مادریِ تو اینجاست 

تو عجم زاده‌ای، تو فامیلی 
پس حرم سازی‌ات به گردن ماست 

تو در این سرزمین گُل کاری 
به خدا حق آب و گِل داری 

بی تو سجاده‌ای اگر هم بود 
فرش رسوایی دو عالم بود 

بی تو یا حرفی از بهشت نبود 
یا اگر بود هم جهنم بود 

خطبه‌های گلوی زخمی تو 
انعکاس غروب ماتم بود 

تو اگر خطبه‌ای نمی‌خواندی 
خانه‌هامان بدون پرچم بود 

تو اگر روضه‌ای نمی‌خواندی 
سال ما سال بی مُحرم بود 

از تو داریم فصل ماتم را 
ده شب گریه‌ی محرم را 

احترام تو را سلام نبود 
حق تو کوچه‌های شام نبود 

حق آیینه‌ها شکستن نیست 
گیرم این آینه امام نبود 

هیچ جایی برای حال شما 
بدتر از مجلس حرام نبود

گریه کردی صدا زدی ای کاش
هیچ سنگی به روی بام نبود

کاش مادر مرا نمی‌زایید 
من امامم، خرابه جام نبود

حرف ویرانه در میان آمد
دختر شاه یادمان آمد
****
شبیه عمه تنم رج به رج ز شلاق است
شبیه عمه برای همه سپر بودم

برای تو ولی دم شدم ولی ای وای
میان قافله با شمر همسفر بودم

به خواهرم زن رقاصه‌ای جسارت کرد
تو حق بده به من این‌گونه خون‌جگر بودم
****
به غذا لب نمی‌زنم دیگر
سر سفره سر تو را دیدم

بین جمعیتی که سنگ زدند
چهره‌ی چند آشنا دیدم
****
خبر داری مرا بازار بردند
مرا در مجلس...

نظرات