عکسِ امشب که خوش احوال تو را می‌بینم
تبلیغات

عکسِ امشب که خوش احوال تو را می‌بینم

[ حاج مهدی سلحشور ]
عکسِ امشب که خوش احوال تو را می‌بینم
عصر فردا تَهِ گودال تو را می‌بینم

آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم
شانه بر مو بزنی، آینه‌‌دارت باشم

چقدَر پیر شدی، از حسنم پیرتری
از منِ خسته به وَالله زمین‌گیرتری

مادرم بود که آگاه زِ تقدیرم کرد
من اگر پیر شدم، پیریِ تو پیرم کرد
****
ای روی تو روز و موی تو چون شبِ من
از سوزِ دلت سوخت دل مَرکبِ من

از بابِ جگر سوخته‌ات بوسه مخواه
ترسم که بسوزد رُخ تو از لبِ من
****
کنار پیکر صدپاره‌ی گل
کند از غصّه هر دَم ناله بال بال 

گرفته زیر بالَش غنچه‌ای ناز 
که با گُل می‌کند این‌گونه آواز

پدر ای نور چشمان ترِ من 
بکِش دست نوازش بر سرِ من 

ببین گلچینِ ظالم وحشیانه
زند بر عمّه‌ی من تازیانه

نظرات