صَلّ علی المظلوم من آبت ندادن رفتی از حال پیراهنت تو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبهرومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه فریاد کشید، سرِ منم داد کشید تیغشو جلاد کشید روبهروم ایستاد کشید آخ بمیرم دیر برید تا من بشم پیر برید آخ یه دلِ سیر برید، آخ بمیرم ***** تحبسُ الدعا نشما دردِ بیدوا نشما دستمو رها نکنی من ازت جدا نشما بجای پدر و مادرم میگم حسین حسین ابی عبدالله برا بیکسیِ محشرم میگم حسین حسین ابی عبدالله میمونم تا آخرش پای امام حسین دلگرمم فقط به گرمای امام حسین مشتاقم به روضه و چای امام حسین محفوظه تو دل من جای امام حسین یا اباعبدالله آقای من...