دست منو عطای تو یا باقر العلوم چشم منو نگاه تو یا باقرالعلوم دست فلک به دامن مهر تو دوخته دل ها پر از ولای تو یا باقر العلوم زیبا ترین همایش دل ها0ست زندگی در سایهی لوای تو یا باقر العلوم توفیقی از خداست اگر قسمتم شود همراز در هوای تو یا باقر العلوم کی می توان سرود نمی از فضائلت گفته خدا ثنای تو یا باقر العلوم ای پنجمین شکوه امامت خوش آمدی وی مقدم تو کرده قیامت خوش آمدی عالم در انتظار تو لیل و نهار بود احمد به شوق تو شبزندهدار بود زهرا نشست بر سر راهت شبانه روز حیدر برای مقدم تو بیقرار بود مادر به عشق روی تو نذر و نیاز کرد سجاد از برای تو چشم انتظار بود روح حسن برای تو پر میکشید هم جان حسین بسته به تو ای نگار بود اینها همه برای رسیدن به کربلاست کرب و بلا برای تو در این شعار بود ای پنجمین شکوه امامت خوش آمدی وی مقدم تو کرده قیامت خوش آمدی از کربلا عبور تو دریای حکمت است یعنی به چهار سالگیت سرّ بعثت است اصلا قرار بود بیایی به کربلا تا به چشم خود ببینی که قیامت است اینگونه میشوی تو شکافنده علوم چون بنگری که نیزه به قلب امامت است از چشم قاتلان تو بنا شد نهان شوی تا بنگری اسیر ستم آل عصمت است علم از رگ بریده به تو انتقال یافت خون حسین جوشش دریای رحمت است ای پنجمین شکوه امامت خوش آمدی ای جان سیدالشهدا خوش آمدی ای یادگار کرببلا یابن فاطمه ذخر الحسین سیدنا یابن فاطمه ای دیده چشم پاک تو الشمر جالسٌ ای جان سیدالشهداء یابن فاطمه با هجده شهید به نیزه تو همسفر تا طی کنی مسیر بقا یابن فاطمه بابای خویش در غل و زنجیر دیدی و چاره نداشتی به خدا یابن فاطمه علم از تراوشات تو لبریز میشود دین از معارف تو دلانگیز میشود با تو شکوفههای معارف بهاریاند بی تو زمانه یکسره پاییز میشود شادی به پاس مقدم تو قد علم کند بی نور تو حیات غمانگیز میشود محصول کربلایی و مامور مقتلی هر عاشقی به راه تو خونریز میشود شام فراق با تو شود مژده وصال صبح ظهور از تو سحرخیز میشود