مدینه باز دل بیقراره زمین پر از عطر بهاره فرشته نذر امام باقر گلاب و آیینه میاره سحر روشن امید تو آسمونا دراومده می تابه نور معرفت که عمر ظلمت سراومده روی دست امام سجاد گل پیغمبر اومده تو قاب چشماش پر از اشکه تبسم مادره با یک نگاهش دل بابا به آسمون میپره به روی ماهش گلای بوسهی عمو علی اکبره *** ستارهی عرش برینه چراغ مهرش توی سینه میون خونه میخنده وقتی حسین زهرا رو میبینه شراب کوثر خدا میریزه از گوشهی لبش برای خواب آروم میشه رو دستای عمّه زینبش صدای خندهی اباالفضل لالایی خون هرشبش *** سخاوت و وسعت لطفش همیشه دریایییه ولایتش نور مهتاب شبای رویایییه تو عشق و مستی بهونه همه دلای زهرایییه *** تو باقرالعلم خدایی بهشت سرسبز ولایی تو یادگار پرندههای مهاجر کرب و بلایی شب جشن نگاه تو نزول مهر و محبّته با تو بودن برای من قشنگتر از حور و جنّته عیدی امشبم آقا جون یه برات زیارته *** تو دفتر خاطرات من نشونهی عشقته رو شاخهی مردهی قلبم جوونهی عشقته دلم یه عمره که با دعای تو دیوونهی عشقته