
به زیر بیرق دارالبکاء مادرتان عزا گرفتهام آقا برای مادرتان نشستهام که بریزم شبیه قطرهی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشتهاند برای همه دعا میکرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق میگیرند شدند عالم امکان گدای مادرتان به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است و روضهاش شده دارالشّفای مادرتان به این امید که امُّالحسن شفا گیرد قنوت بستهام آقا برای مادرتان شنیدهام که نمازش شدهست بیجوهر شنیدهام که گرفته صدای مادرتان نبوده اجر رسالت حکایت کوچه نبوده صورت نیلی سزای مادرتان دوباره میرسد از مَضجع شریف حسین صدای زمزمهی «وای وای» مادرتان حسین در دل گودال، آمده زینب و بوسه زد به گلویش به جای مادرتان