این بار چندم است کفن باز می‌کنم

این بار چندم است کفن باز می‌کنم

[ سید امیر حسینی ]
این بار چندم است کفن باز می‌کنم
دارم به این بهانه تو را ناز می‌کنم

پلکی تبسّمی، نفسی یا شکایتی
باشد بخواب فاطمه هرطور راحتی

باشد برو ولی جگرم را نگاه کن 
پشتم شکسته‌ای کمرم را نگاه کن 

برخیز باز چاره‌ی درد مرا بده
برخیز و دستمال نَبَرد مرا بده

مثل قدیم پشت سرم آب را بریز
جانِ علی تو بر جگرم آب را بریز

این بار چندم است کفن باز می‌کنم
دارم به این بهانه تو را ناز می‌کنم

وا اُمّاه، وا اُمّاه، وا اُمّاه...

چراغ خونه بی‌تو خاموش 
هوای خونه بی‌تو سرده 

کی فکرشو می‌کرد که حیدر
دور مزار تو بگرده

خداحافظ خانم خونه‌م
خداحافظ عمر و جونم 
خداحافظ ای سامونم، خداحافظ

خداحافظ بانوی من
خداحافظ ماهِ روشن
خداحافظ اُمُّ‌الحسن، خداحافظ

وای، وای، وای امون از دل حیدر...

شعله‌های سقیفه از ما بهشتِ مادرو گرفتن
بدونِ روی ماهِ مادر تاریکه حتی روز روشن

خداحافظ دردِ پهلو
خداحافظ زخم بازو
خداحافظ نازنین‌رو، خداحافظ

خداحافظ روح حیدر
خداحافظ ای تاج سر
خداحافظ مادر مادر، خداحافظ

وای، وای، وای امون از دل زینب...

نظرات