ای تمام حُسن در آیینهی رخسار تو آفتاب افتاده پای سایهی دیوار تو دیدهی احمد خدا را دیده در رخسار تو کعبه میگردد به دور قبر بی زوار تو کیستی تو ای کرامت ساحل روز و شبت جای لبهای پیمبر مانده بر روی لبت تو خدایی نه ولی عبد خدایی منظری حلم تو اخلاق تو گوید رسول دیگری دست و شمشیرت شهادت میدهد تو حیدری در تمام حسنها آیینهدار مادری گرچه تنهایی دو عالم انجمن داری حسن عزت و قدر و جلال پنجتن داری حسن ای شده بین امامان در کَرم ضرب المثل وصف تو خیرالکلام و مدح تو خیرالعمل حُسن بی مانند تو آیینهی حُسن ازل شانهی پیغمبر اکرم تو را نِعم الجمل ساکن کوی تو از اهل جنان خوشبختتر بردباریهات از صد جنگ خونین سختتر