یادِ تو روان کرده دوباره قلمم را

یادِ تو روان کرده دوباره قلمم را

[ حاج محمدرضا طاهری ]
یادِ تو روان کرده دوباره قلمم را
با چشم کرَم کاش که بسیار ببینی
ناچیزیِ این عرض ارادات کمم را
هر چند که از برکتِ میلاد تو شادم
پنهان نتوانم کنم انگار غمم را
گفتند که یار آمده، باید که امشب
پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را
با این‌که قسم خورده‌ام از باده ننوشم
واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را

گُل در بر و مِی در کف و معشوق به کام است
در مجلسِ ما ماه رُخِ دوست تمام است

ای آمدنت مژده‌ی میلاد سحرها
خورشیدی و نور است پیامت به قمرها
ای جانِ جهان، جانِ دو عالَم به فدایت
باید که بیفتند به پاهای تو سرها
قُنداقه‌ات از عرش زمین آمد و دیدند
آن‌قدر مَلَک آمده بسته‌ست گذرها
قرآنِ خدایی تو و در حالِ نزولی
پس شب شبِ قدر است به فتوای خبرها
دیگر گره‌ی کار کسی بسته نماند
باز است به شُکرانه‌ی نامت همه درها

دنیای خزان‌دیده! بهار آمده امشب
عطر قدم حضرت یار آمده امشب

در حال و هوای شب بارانیِ هر سال
گرم است سرِ من به چراغانیِ هر سال
در کوچه خیابانِ دلم ریسه کشیدم
دعوت کنمت تا که به مهمانیِ هر سال
با شبنمِ اشکم سرِ راهت گُل نرگس
گُل کاشته‌ام من به گلستانیِ هر سال
پاداش غزل‌های من این است بیایی
یک مرتبه در جشن غزل‌خوانیِ هر سال
هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم
من هستم و آن بی سر و سامانیِ هر سال

می‌خندم و با دیده‌ای از عاطفه جاری
می‌خوانمت ای حضرتِ بارانِ بهاری

آزاد کن این روح زبان‌بسته‌ی من را
تا بال ببخشی غزلِ خسته‌ی من را
بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم
بگذار به وصفِ تو برانیم سخن را
بارانی و بر راه تو چشمانِ کویر است
زینت بِده با سَروِ قدِ خویش چمن را
ای سامره! دلتنگ مناجات شب تو
مرهم شوی ای کاش دلِ تنگِ بَطَن را
خون از غمِ هجر تو دلِ سنگُ عقیق است
ای نَصرُ مِنَ الله! تو دریاب یمن را

ای نَصرُ مِنَ الله! که فتح تو قریب است
برگرد که در غیبتِ تو شیعه غریب است

چندی‌ست که قلبِ همگان بی‌ضربان است
با تو نفَس باد صبا مُشک‌فشان است
در حنجره‌ات دادِ علی‌اکبرِ لیلاست
برگرد مؤذّن که دگر وقت اذان است
بنگر به تمنّای وصال تو یگانه
اشک غمت از هر مژه چون سیل روان است
ای خسروِ خوبان! تو به فکر همه هستی
هر چند گدای تو فقط در پیِ نان است
زخم است دو تا پلک تو از گریه به جَدّت
گرچه سببِ اشک تو یک قدّ کمان است

ای خسروِ خوبان! نظری سوی گدا کن
بازآ و نصیبم سفر کرب‌وبلا کن

نظرات