رسیده‌ای به جلال خود از جمال خودت

رسیده‌ای به جلال خود از جمال خودت

[ حاج اسلام میرزایی ]
رسیده‌ای به جلال خود از جمال خودت 
از انتهای افق‌ها از آن کمال خودت 

تو آمدی که حساب خدا، درست آید
رسیده‌ای که شوی پاسخ سوال خودت 

زمان وصل رسد، فصل سرد بگریزد 
که غرق نور، زمین سازی از وصال خودت 

تو آمدی که جهان را پر از علی بکنی 
که حل کنی همه را در شکوه آل خودت 

بخوانی أشهد أنّ علی ولیّ الله
نشان دهی به جهان، جلوه‌ی جلال خودت

ظهور کن که ظهورت، دعای فاطمه است
مبارک است، شب مرتضای فاطمه است

ادامه‌ی همه‌ی دعوت پیمبرها
تجلی ثمرات حسین پرورها

حواس فاطمه تنها به نام تو جمع است
به التماس دعای تمام مادرها

نشین بجای حسن بر گذر تصدق کن
که نوبت من و ما هم شود از آخرها

نشسته آل‌امیه، به‌جای پیغمبر
قدم بزن شکند زیر پات منبرها

تمام همت ما جمع می‌شود با تو
که شیعه را برسانی به فتح سنگرها

بیا که شیعه به رزمایش تو آماده‌ست
بیا به کشور ما ارتش تو آماده‌ست

کنار رکن یمانی، سلام نزدیک است
نشانه‌ها همه‌جا پر شده‌ست می‌گویند
که ظهر عشق، ظهور امام نزدیک است

بگو به جمع جهالت به جهل جولان ده
کمی نمانده دگر فتح شام نزدیک است

نفس بزن که بریزم زور و ظالم و زور
بگو به این‌همه غم، التیام نزدیک است

مدینه منتظر یک تقاص کهنه‌ی توست
مدینه منتظر است انتقام نزدیک است

ورق ورق دل تقویم کربلا با توست
چه غم از این‌همه غم تیغ مرتضی با تو

نظرات