چشماتو روو هم می‌ذاری

چشماتو روو هم می‌ذاری

[ حاج محمود کریمی ]
چشماتو روو هم می‌ذاری
جونم رو بر لب میاری
اشکامو می‌خوای بگیری
جونی توو دستات نداری
 
جز گریه توو خونمون نیست کاری
کشتن تو رو چون منو دوست داری

با چشمای نیمه‌بسته
بین نماز نشسته
هی گفتی عجّل وفاتی
پیش منه دل‌شکسته
 
باغ دلم خشک و بی‌برگ می‌شه
هردفعه تا صحبت مرگ می‌شه

سنگین این غم روو سینه‌م
تنهاترین مدینه‌م
رفتی و تنهام می‌ذاری
حالا که تنهاترینم
 
با این‌که حال منو درک کردی
توو اوج غربت، منو ترک کردی
 
زینب سرش روی دیوار
شد روو سرم، خونه آوار
مردم همه خواب خوابن
از گریه این خونه بیدار
 
از داغ تو، روو لبم آه دارم
از بی‌کسی، شکوه با چاه دارم

نظرات