بیا اسما کمک‌حالم دلم دریایی از درده

بیا اسما کمک‌حالم دلم دریایی از درده

[ حاج محمود کریمی ]
بیا اسما کمک‌حالم
دلم دریایی از درده
ببین خیبرشکن امشب
چه زانویی بغل کرده
 
توو سینه‌م، کوه فریادم
ولی به صبر مأمورم
نمی‌شه باورم دارم
تن یاسم رو می‌شورم
 
دارم دق می‌کنم از غم
نبین ان‌قدر آرومم
ببین اسما چقدر سرده
تن زخمی خانومم
 
تن زخمی خانومم
چه خاکی بر سرم کرده
بریز آب روان اسما
به بازوی ورم‌کرده
 
بریز آب روان اسما
علی، دل‌تنگ و بی‌تابه
تو هرچی آب می‌ریزی
بازم می‌ریزه خونابه
 
خدایا! کاش می‌مردم
علی داره چی می‌بینه
حالا باید بفهمم که
چه زخمی داشت روو سینه
 
دیدی واسه چی بود وقتی
می‌شد بعضی شبا بی‌هوش
چجوری زندگی کرده
با این زخم روی پهلوش
 
سه‌ماه از من چه پنهون کرد
همه آزردگی‌هاشو
نگاه کن زیر چشمش رو
ببین خون‌مردگی‌هاشو
 
برای من سپر کرده
چطور کلّ وجودش رو
بزار بیشتر ببینم من
یه‌کم روی کبودش رو
 
داره میره ولی خونش
هنوزم روی دیواره
داره میره، نگفت آخر
کجا افتاده گوشواره
 
حسن‌جانم! حسین‌جانم
بیاید مادر داره میره
به داد من برس زهرا
که زینب داره می‌میره
 
دوباره فاطمه‌جانم
خودت مشکل رو حل کردی
برای آخرین‌دفعه
یتیماتو بغل کردی
 
حالا که بعد این چندماه
دوباره می‌بینم روتو
چطور دل‌بکنم آخه
بیارم آه! تابوتو

نظرات