و سیعلم الذین ظلموا ، ریختن سرم عمو ... از حال و روز من با مادرم نگو ... مثل موی تو پریشونم ، به فدای غربتت ، جونم ... زیر سم مرکبا دارم رجز می خونم ... زره ام ، پیروهنم ، یه تنه صف کشنم .... من حسینی شده ی دست امام حسنم ... والله لا افارق عمی رو لبای من ... صلی الله علی الحسین ... صلی الله علی الحسن ... و سیعلم الذین ظلموا ، یک مشت بی آبرو ... به گریه های ما می خندن ، ای عمو ... مثل فاطمه من افتادم ، زخم مسمار اومده یادم ... دستم افتاده عمو اما شده فریادم ... نذر تو جان و تنم ، پیش مرگ تو منم ... من حسینی شده ی دست امام حسنم ... می خونم شهادتین ای مظلوم بی کفن ... صلی الله علی الحسین ... صلی الله علی الحسن ...