ماه نیمه شب من

ماه نیمه شب من

[ محمدحسین حدادیان ]
اِی نورِ ماهِ نیمه‌شبِ من
تو تاریکیِ این شبِ اَبری

نوکر می‌خونه موقعِ مرگش
اَرباب اَبکی لِظُلمَتِ قَبری

لَحَدو می‌ذارن
رو کَفَن پرچمِ "زینب مَدَد"و می‌ذارن

لَحَدو می‌ذارن
پیرهنی رو که باهاش سینه زدو می‌ذارن

یاحسین، یاحسین

کَفَنو می‌بَندن
با یه خورده پَنبه راهِ دَهَنو می‌بَندن

کَفَنو می‌بَندن
به سرش سَربنده "جانم حسن" و می‌بَندن

یاحسن، یاحسن

اِسمَع اِفهَم می‌گن
براش از شبای روضه‌ی مُحَرَّم میگن

اِسمَع اِفهَم می‌گن
از تنی که روی خاکا شده دَرهَم میگن

روضه‌خون می‌خونه
همه میرن و امام‌رضا فقط می‌مونه

****

همه هستیِ خواهرت را بُردند
زَر و خَلخالِ دخترت را بُردند

به کجا انگشترت را بُردند
کَمی دیر آمدم سَرَت را بُردند

****

هرچه او بیشتر نَفَس می‌زد
بیشتر می‌زدند زینب را

تیغ‌ها مانده بود در گودال
با سِپَر می‌زدند زینب را

یک نفر مانده بود در گودال
صدنفر می‌زدند زینب را

****

ریز ریزی ولی عزیزی تو
چه کنم از عَبا نَریزی تو

وای وای وای 
وَلَدی وَلَدی وَلَدی علی

****
به سرازیریِ بابُ‌القِبله
تو سرازیریِ قَبرَم آقا

منو تنها نگذار

نظرات

خیلی زیبا