مادر، نفسش اعجازه چادر خاکیشو رو سرم میندازه مادر دوای هر درده قیامت دنبال نوکراش میگرده حضرت مادر زیر پَرِ چادرتند این همه نوکر با تو تماشاییتره صحنهی محشر حضرت مادر، حضرت مادر بارونِ رحمتی، من مثل یک کویر ای مادرِ حسن دست من رو بگیر اُمُّنا فاطمه،اُمُّنا فاطمه... مادر، ضربان حیدر سَوامون کن تو شلوغی محشر شأنت فوقِ هر اِدراکه پسرت اربابِ همهی افلاکه دل بیقراره حاجت اگه داری بیا ردخور نداره جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره؟ دل بیقراره، دل بیقراره بارونِ رحمتی، من مثل یک کویر ای مادرِ حسن دست من رو بگیر اُمُّنا فاطمه،اُمُّنا فاطمه...