سرو خمیده

سرو خمیده

[ محمدحسین حدادیان ]
سرو خمیده زخمی مظلومه‌ی سختی کشیده
عمر تو کم شد از حالا باید بهت بگم شهیده
صدات عوض شد بس که گریه کردی ای نفس بریده

کاشکی لبخند تو برگرده به خونه
کاشکی از دستت نیفته دیگه شونه

کاش به موی زینبت گره نیفته
آینت از لب پنجره نیفته

کاشکی هیچ کسی داغ عزیز نبینه
دختری مادرشو مریض نبینه

(زهرای من، زهرای من
شکستی ای دنیای من)۳

قلبت جواب کرد اینا مرد خونه رو خونه خراب کرد
دردات زیادن این همه گریه فقط تنت رو آب کرد

بشکنه دستی که توی این کوچه زن زدن رو باب کرد
روزی که هرچی زدن پیش چشام بود
روز همدستی اون دوتا غلام بود

روزی که مغیره با قنفذ شریک شد
روزی که علی جلو همه کوچیک شد

روز مرگ اوله ابالحسن بود
اون دوشنبه موقع زهرا زدن بود

خانوم خونه راه بیا باز با علی شونه به شونه
تشنه نمونی پا به پای تو حسین تشنه می‌مونه
از دستت افتاد کاسه‌ی آبو داره روضه می‌خونه

زینبت خسته شد از کفن شمردن
می‌گه چارمی و پس به کی سپردم

چاره‌ای بجز راضی شدن نداره
با خودش می‌گه حسین کفن نداره

شایدم کفن به کربلا سپردن
چاره‌ی کارو به بوریا سپردن

عطشان من، به خاک و خون غلطان من

نظرات