بخون دوباره اذون ای بلال نبی

بخون دوباره اذون ای بلال نبی

[ محمدحسین حدادیان ]
بخون دوباره اذون ای بلال نبی
خبر نداری تو از دل آل علی

بخون که بغض منم مونده توی گلو
برو رُو مأذنه‌ها این اذانو بگو

أشهَدُ أنَّ علی تنها شد
نبودی ببینی توی کوچه غوغا شد
أشهَدُ أنَّ علی مظلومه
شاهدِ با سر زمین خوردنِ زهرا شد

پشت در بودم من که در افتاد
ای وایِ من، ای وایِ من
پیچید این صدا که مادر افتاد
ای وایِ من، ای وایِ من

زهرا وای، زهرا وای...

*****
نخون که داره بلال مادر از هوش می‌ره
بازم نگاه همه سمت پهلوش می‌ره

نمی‌دونی چی شده پهلوی مادرم
میون کوچه شکست بازوی مادرم

ردّ خونش رُو در و دیواره
اگه داره از ما رُو می‌گیره حق داره
جلو چشم ما زدنش امّا
همه جا دارن می‌گن فاطمه بیماره

نگفت تُو راهی داره این خونه
ای وایِ من، ای وایِ من
زهرا رو می‌زد با تازیونه
ای وایِ من، ای وایِ من

زهرا وای، زهرا وای...

نظرات