ای ماه در آفتاب کشتند تورا با بُغضِ اَبوتراب کشتند تورا سوزد دلِ خواهرت که لبتشنه حسین مابِینِ دو نَهرِ آب کشتند تورا **** عَجَل گُم کرده بعد از قَتلِ محسن خانهی مارا بیا اِیمرگ یاری کن منِ افتاده از پا را نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زند شانه نه پایی تا برای گریه گیرم راهِ صحرا را علی از بَهرِ من گریان، من از بَهرِ علی گریان به نوبت زینبِ غمدیده دلداری دهد مارا بگیر اِیدستِ سالم، دستِ مَجروحِ مرا بالا که از صورت بگیرم قطرهقطره اشکِ مولا را ز تو اِیدست ممنونم که بر یاریِ دستِ حَق گرفتی از قَلافِ تیغِ قُنفُذ اَجرِ زهرا را **** باهمان دستی که زهرا را زدند در کنارِ جسمِ تو مارا زدند **** تو اِی داده از خون به دین آبرو ز جا خیز و با دشمنِ دین بگو که بَر دخترم هرچه خواهی بزن ولی تازیانه به زینب مَزَن