حاج محمود کریمی

در افتاده ولی زهرا نیفتاده

2384
6
در افتاده ولی زهرا نیفتاده
طرفدار علی ازپا نیفتاده

علی جانم علی جانم ز لب‌هایش
در این اوضاع وانفسا نیفتاده

اگرچه چندباری هم زمین افتاد
ولی بر قامت او، تانیفتاده

غلاف از یک‌طرف؛ از یک‌طرف، سیلی
زنی این‌گونه در بلوا نیفتاده

خراش افتاد بر بازوی او امّا
خراشی بر روی مولا نیفتاده

صدا زد فاطمه: تا زنده هستم من
امیرالمؤمنین تنها نیفتاده

همه با هم زدند او را؛ همه با هم
همه با هم زدند امّا نیفتاده

تمام آن چهل‌نامرد، زهرا را
زدند و یک‌نفر هم، جانیفتاده

حسن می‌گفت با فضّه در آن‌کوچه
ببین یک گوشوار این‌جا نیفتاده؟

شبیه اتّفاق پشت در، گفتند
که حتّی روز عاشورا نیفتاده

شهادت ارث ما بوده؛ اسارت نه!
به بند آن، ‌کسی از ما نیفتاده

به جز زینب که در بند اسارت رفت
زنی در ماتم و غوغا نیفتاده

کسی مانند زینب آن‌چنان راهش
به بزم می، خداوندا نیفتاده

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش