
بینور ولایتت بشر گمراه است هر آینهی زمان اسیر آه است فریادِ علی علی تو در کوچه احیاگرِ لا اله الی الله است فاطمه جان، فاطمه جان... در سینه فرو نمیبرد آهش را تنها نگذاشتهست همراهش را در کوچهی بیکسی شنیدند همه فریاد توکَّلتُ علی اللهَش را در اوج شکسته قامتی یا زهرا کردی تو به پا قیامتی یا زهرا دست تو شکسته، مشت تو باز نشد تو اسوهی استقامتی یا زهرا فاطمه جان، فاطمه جان... هر چند که حق غریب و تنها مانده امروز دهان صبر هم وامانده در دست شکسته تو بین کوچه یک تکّه زِ پیراهن مولا مانده در هُرم نگاه تو خروشِ آه است آه تو چراغِ روشن این راه است در سینهی تاریخ به خون حک کردی در هر دو جهان علی ولی الله است حیدر حیدر علی...