ارزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد

ارزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد

[ سعید کرمعلی ]
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد
کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد

جای شُکرش باقیه با اینکه از غمت می‌سوزم
زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم

دیگه دنیا بدون تو به من نمی‌سازه
می‌بینمت چشمت هنوز بازه
برا تو می‌خونم لالایی

به اصرار عمه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه‌هایی

من این پایین تو اون بالا
علی رودُم علی لای لای

من می‌خواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه
همه دنیامو میدم تو بغلم باشی یه لحظه

من چشام همش سیاهی میره مثل روزگارم
برا مردنم همین کافیه که تو رو ندارم

تو این عالَم به تازه عروسِ پسر مرده
همش از این و اون کتک خورده
کی اخه اینقدر می‌خنده

همش میگم الهی چشم حرمله کور شه
بگو که از مَحمل من دور شه
یا اینکه چشماشو ببنده

من این پایین تو اون بالا
علی رودُم علی لای لای

این سه شعبه زندگیمو به سه قسمت کرده تقسیم
قبل تیر و بعد تیر خوردنِ به هستیم

قول میدم اگر ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی بخونم حرمله گریش بگیره

تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه‌دارایی
بی تو از این زمونه سیرم

من این پایین تو اون بالا
علی رودُم علی لای لای

نظرات