همه دنیامو میدم اشک چشمامو هرگز سفرام یادم میره کربلاهامو هرگز تو رو که دارم همه دنیا رو دارم تو رو که دارم بهترینها رو دارم تا شنیدم که مادر تو دوست داره حسرت و سوزِ آذریها رو دارم سنَه قوربان حسین... آقام آقام حسین، سنَه قوربان حسین... لحظه به لحظه بیشتر به تو وابسته میشم حال من محشر خوبه اگه تو باشی پیشم نگرانم من برا وقت تدفینم خالیه دستم ولی بازم خوشبینم اون زمانی که همه تشنه میمونن سر یک سفره با اباالفضل میشینم منو رسوا نکن بَدم اما منو از سر خودت وا نکن روز محشر منو شرمندهی زهرا نکن سنَه قوربان حسین... تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سر تاب دعایش کشش لیلا بود سنَه قوربان حسین... من به سرچشمهی خورشید نه خود بردم راه ذرّهای بودم و مِهر تو مرا بالا بُرد ابیعبدلله...
جانم