کربلا عرش بَرین، قبله‌ی اهل یقین

کربلا عرش بَرین، قبله‌ی اهل یقین

[ سعید کرمعلی ]
کربلا عرش برین، قبله‌‌ی اهل یقین 
وعده‌ی سینه‌زنانت ظهر روز اربعین 

دوباره داره می‌جوشه تو دل‌ها داغ ثارالله 
داره جلوه تو هر موکب غم عشّاق ثارالله 
به هر بیرق دخیل میشه دلِ مشتاق ثارالله 

ای سوز و آهم، حسین 
ای باب‌الله‌ام، حسین 
تا آغوش بهشت بَرین راهِ کوتاهم، حسین 

شورِ شیرینه، حسین 
یار دیرینه، حسین 
کل عالم می‌شن آخر مؤمن به دینِ حسین 

اباعبدالله، یا اباعبدالله...
****
اسارت و فرزند خلیل‌الله؟ نه هرگز 
در شام بتی باقی بود، زینب رفت سروقتش

زینب، زینب...
عمّه‌جان زینب...

یا ناموسَ رَواقِ العَظَمَه
عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلِّمَه
والا مراتبِ کربلا
اُمّ المصائبِ کربلا 

زینب، زینب...
عُلیا مخدّره، زینب زینب...

عرش بوده منزلش، زینب زینب 
سه تا امام بود پاسبان محملش

سیّدتی زینب، باب حاجتی زینب 
تو مخزن الاسرار امامتی، زینب 
بقیة‌الله فرموده در گرفتاری: 
یا اَهلَ العالَم عَلَیکُم به عَمَّتی زینب

عمّه‌جان زینب، عمّه‌جان زینب...
****
یا ناموسَ رَواقِ العَظَمَه
فَهیمَةٌ غَیرُ مُفَهِّمَه

یا زینبا، یا زینبا 
به خطبه‌خونیت مرحبا

زینب، زینب...

ملکا ای ملکا، زینب زینب 
نور شمس و فَلَکا، زینب زینب 
ابقای کربلا، زینب زینب 
به تو داره اتّکا، زینب زینب 

ای نفسا زینب، خطبه‌‌ی رسا زینب 
جمع شده در وجود تو اهل کِساء، زینب 
قُرَّةُ عَینِ الْمُرْتَضیٰ، شَریکَةُ الاَرباب
فدای القابت عَقیلَةُ النِساء، زینب

نظرات