کوفه از مردونگی بویی نداره

کوفه از مردونگی بویی نداره

[ امین قدیم ]
کوفه از مردونگی بویی نداره
می‌فرستم بوسه با لب‌های پاره
(التماست کردم از دارالاماره) ۲

کوفه داره کوچه‌ی صعب‌العبوری
پیر میشه زینب از این حجم صبوری
کاش نیاد روزی که تو کنج تنوری

زیر پا رفتم الهی، اینجا زیر پا نیفتی
من سرم افتاد الهی، از سر نی‌ها نیفتی

اینجا بوی خون میده چه کربلایی
از تو این تربت میاد بوی جدایی
کاش نیاد روزی که روی نیزه‌هایی

خون مسلم ریخته شد جونت سلامت
پیر میشی از بی کسی ساعت به ساعت
بین گودالی میشه این خیمه غارت

کاش نشن آواره اینجا، پابرهنه بچه‌هامون
مادرم جمع کرده کلی، خار از این خاک بیابون

(طفلان من که بیابان ندیده‌اند
کودکانت را به آشنا بسپار)

نظرات