پیچید صدا اومدن حرومیا
تبلیغات

پیچید صدا اومدن حرومیا

[ کربلایی نریمان پناهی ]
پیچید صدا
اومدن حرومیا
داره می‌سوزه یه در تُو شعله‌ها

چهل نفر
حمله‌ور شدن به در
خدا نگذره زدن به دل شرر

یه مرد پست
بی‌هوا درو شکست
با لگد پهلوی مادرو شکست

کمک نبود
گُر گرفت آتیش و دود
روی مادر شده زخمی و کبود

شد دردسر
رد شدن از روی در
مادر افتاده یه گوشه بی پسر

دنده شکست
همه‌جا به خون نشست
می‌زدن مادرو یک عدّه‌ای پست

فضه دوید
ولی بدموقع رسید
نفس مادرو میخ در بُرید

پیش حسن
بی‌حیاها اومدن
مادر پهلو‌شکسته‌شو زدن

سبو شکست
با لگد پهلو شکست
تا مغیره سر رسید بازو شکست

خون می‌چکید
نفسش به لب رسید
توی کوچه با همون وضع می‌دوید

اون دو نفر
اومدن برای شر
می‌زدن با تازیونه بی‌خبر

دادن عذاب
چقده به بوتراب
بسته بودن دو تا دستاشو طناب

زهرا...

نظرات