آتش زدن به در تا مادر بسوزه هم زهرا بسوزه هم حیدر بسوزه مادر مجتبی، پاشو ببین چقدر مضطره مجتبی پاشو ببین گذشت دست حرومی از رو سر مجتبی گم میکنی چرا راه خونهمونو مادر توی راهه دیدم ردّ خونو حقّ توئه فدک به زخم کهنهی تو میزنن نمک حقّ توئه فدک ولی جلو حسن میزدنت کتک ای مادر حسین، مظلومه حسینت از مهریهی تو محرومه حسینت بین دو نهر آب تشنگی حسین میده تو رو عذاب بین دو نهر آب داغ علی تو موند رو دل رباب سر لباس کهنهشم دعوا گرفتن سر بریدشو جلو زنها گرفتن