من ریزه‌خوار ماه بنی هاشمم

من ریزه‌خوار ماه بنی هاشمم

[ مهدی اکبری ]
من ریزه‌خوارِ ماهِ بَنی‌هاشمَم اگر
در جامِ مِی شَمایِلِ دلدار دیده‌ام

از کودکی غلامِ قَمَر بوده شُهرَتَم
(بَرکت ز روضه‌های علمدار دیده‌ام) ۲

من روضه‌خوان و گریه‌کُنِ ماهِ عَلقَمه
دل‌خونِ خونِ فَرقِ سَرِ شاهِ عَلقَمه

بالای تَلّ دوباره نَفَس بَندآمده
گوید به ناله و به فَقان دُختِ فاطمه

(عَلَم افتاده و، نیست علمدارِ حسین 
یاحسین) ۲
عَلَم افتاده و، نیست دگر یارِ حسین 
یاحسین

یک‌طَرَف دست، یک‌طَرَف مَشک
دل پُر از خون، دیده پُراَشک

(سَقّای دَشتِ کربلا اَبَالفضل) ۸

مارا نَبی قَبیله‌ی سَلمان خطاب کرد
ما مَستِ این کلامِ گُهَربار بوده‌ایم

در روضه‌ها جوانیِ ما طِی شد و گذشت
روضه‌نِشینِ فَرشِ علمدار بوده‌ایم

با روضه‌های مَشک و عَلَم گریه می‌کنیم
همراهِ اَشکِ اَهلِ حَرَم گریه می‌کنیم

بایادِ زَخمِ روی سَرَت سینه می‌زنیم
با این نَوا و نوحه و دَم گریه می‌کنیم

(عَلَم افتاده و، نیست علمدارِ حسین 
یاحسین) ۲
عَلَم افتاده و، نیست دگر یارِ حسین 
یاحسین

یک‌طَرَف دست، یک‌طَرَف مَشک
دل پُر از خون، دیده پُراَشک

(سَقّای دَشتِ کربلا اَبَالفضل) ۸

(یا در میانِ روضه مَرا باخودت بِبَر) ۲
یا عاقبت چو میثمِ تَمّار می‌شوم

داروندارِ این دلِ بیمار اِی‌صَنَم
من سَربه‌دارِ دارِ علمدار می‌شوم

دنیا نه، بِینِ عَرشِ خدا نوحه می‌کنند
حتی پِیَمبرانِ خدا نوحه می‌کنند

اُمُّ‌البَنین برای تو هرجا عَزا گرفت
اَهلِ زمین و اَهلِ سَماء نوحه می‌کنند

(عَلَم افتاده و، نیست علمدارِ حسین 
یاحسین) ۲
عَلَم افتاده و، نیست دگر یارِ حسین 
یاحسین

یک‌طَرَف دست، یک‌طَرَف مَشک
دل پُر از خون، دیده پُراَشک

(سَقّای دَشتِ کربلا اَبَالفضل) ۸

نظرات